قالب جدید و زیبای شهید خرازی
|
|
با سلام خدمت دوستان وبلاگ
ارزشی ماهمه
رهسپاریم
هر هفته قرار است از قالب هایی که با موضوع های ارزشی هستند بازنشر بدیم
امروز قرار است از قالب جدید و زیبای شهید خرازی رو نمایی کنیم
گفته های طراح :
بمناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت سردار
عزیز ، حاج حسین خرازی یک قالب آماده کردم ان شاء الله مورد استفاده قرار
بگیرد. در صورت داشتن
هر گونه مشکل و پرسش در همین پست بیان
کنید سریعا به شما پاسخ داده می شود .... مشاهده قالب جدید و زیبای
شهید خرازی
(کلیک کنید) برای دریافت به ادامه
مطلب بروید.... منتشر شده در :
افسران -گلستان بلاگ -عمارنامه-توسعه وبلاگ نویسی خراسان-توبنویس
|
|
دوشنبه 92 بهمن 28 |
نظر بدهید
|
|
|
خدا نابیناها رو بیشتر دوست داره ...
|
|
میدونی چیه ...هیچ کی منو دوست نداره ، من می دونم چون نمی بینم همه از
دست من می خوان فرار کنن....
معلممون میگه خدا شما نابینا
ها رو بیشتر دوست
داره
ولی من گفتم : خانم اگه
ما رو دوست داشت چرا ما رو
نابینا کرد تا اونو نبینیم؟
بعد گفت : خدا دیدنی نیست ولی همه جا هست ، میتونید اونو حس کنید ... گفت
شما با دستاتون می بینید ...
حالا من همه جا رو می گردم تا یه روزی بالاخره دستم به خدا بخوره
اونوقت بهش میگم ... هر چی تو دلم هست بهش میگم
منتشر شده در :
افسران -گلستان بلاگ -عمارنامه-توسعه وبلاگ نویسی خراسان-توبنویس
|
|
دوشنبه 92 بهمن 28 |
نظر بدهید
|
|
|
خونم فدای حرف رهبرم....
|
|
پرنده
ای دیگر بال زد و به کاروان نینواییان حسین(ع) اضافه شد او در میان شمران
زمانه جنگید و از حرم حضرت زینب دفاع کرد و نام مدافعان حرم را برای خود
برگزید.عزیزانی دستانشان را به امید دستگیری علمدار بی دست به سوی آسمان
بلند کردن شاید در این شلوغ بازار روزگار برای خود معبری به سوی معراج بیابند
و همنشین سید جوانان اهل بهشت حسین(ع) گردند.آنهارفتند تا نشان دهدد ملت ایران
کوفی نیستند که اهل بیت پیامبر اکرم(ص)را در صحرای کربلا تنها بگذارند و
رقیه (ع)را برای بازگشت عمویش عباس ابن علی چشم انتظار بگذارد تا مشکی آب
برای رفع عطش رقیه خاتون حسین بیاورد و کامش را با آب فرات سیراب کند.
پ . ن :خونم اگر فدای حرف رهبرم شود افتخار است صد لعنت به آنان که خون را
زیر پای تحریم ها لگد مال می کنند. منتشر شده در :گلستان بلاگ - حرف تو -توبنویس- عمارنامه -افسران
|
|
دوشنبه 92 بهمن 28 |
نظر بدهید
|
|
|
ضیاء جان به والله مردی مرد...
|
|
امروز با این کار
علی ضیاء یه اشک عجیبی از چشمم اومد .. فقط میخوام بگم آقای ضیاء به
والله مردی مرد .. امروز تو برنامه ویتامین 3 که مهمونش ماهان و اون
معلمش که به خاطرش موهاشو زده بود رو دعوت کرده بودند .. علی ضیاء موقعی
دید ماهان نمیخنده از معلم خواست تا جلو ماهان موهاشو بزنه .. بعدم
ماشین رو داد دست ماهان گفت موهامو بزن .. به خدا زندگی کردم با این
حرکت ..
منبع : ثامن تم
|
|
یکشنبه 92 بهمن 27 |
نظر بدهید
|
|
|
حضرت عبدالعظیم حسنی، یادگار امام حسن (علیه السلام) در ری
|
|
ایران، این سرزمین پرگهر بر خود میبالد که در دل خود،
یادگارانی از نوادگان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اولاد علی
(علیه السلام) دارد که مزارشان، مرکز شیفتگان و زایران کوی ولاست. حریم
کبریایی حضرت رضا (علیه السلام) در خراسان، بارگاه ملکوتی حضرت معصومه
(سلام الله علیها) در قم، بارگاه قدسی حضرت احمد بن موسی (علیه السلام)
(شاهچراغ) در شیراز از جمله این مقابر پر از عطر معنویت و قرب به آستان اهل
بیت (علیهم السلام) است. در این میان «ری» خطهای که از دیرباز مهد
پرورش و فروغ گستر چهرههای نورانی به ساحت علم و دین بوده، از این موهبت
بینصیب نبوده است و مفتخر است که سالیان طولانی، آشیانه و قرارگاه نوادگان
رسول خدا (سلام الله علیهم) بوده است. عبدالعظیم حسنی (علیه السلام)،
نواده امام مجتبی (علیه السلام) از جمله این گهرهای پاک و نورانی در «ری»
است. نسب وی به چهار واسطه به امام دوم شیعیان، امام حسن مجتبی (علیه
السلام) می رسد. پدر او عبدالله فرزند علی، فرزند حسن، فرزند زید، فرزند
حسن بن علی بن ابیطالب (علیهما السلام) است. متأسفانه از تاریخ ولادت گوهر
درخشنده «ری» اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی آنچه که برخی از مورخان بر آن
پای میفشارند این است که وی در زمان امام موسی بن جعفر (علیه السلام) حیات
داشته است. از افتخارات عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) این است که وی
محضر سه امام معصوم، امام جواد (علیه السلام)، امام هادی (علیه السلام) و
امام عسگری (علیه السلام) را درک نموده و از ایشان روایت نموده است. از وی یک پسر به نام محمد و یک دختر به نام امسلمه(1) به یادگار ماند که قبر محمد در یک فرسخی سامرا واقع است. با
نگاهی به اخبار درباره وی، این نکته به دست میآید که وی مورد مهر و علاقه
و محل اعتماد و اطمینان ائمه بوده است، چنان که در روایتی امام هادی (علیه
السلام) به ابوحامد رازی میفرماید: «اگر برای تو مشکلی در دین پیش آمد،
از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان».(2) دلیل
این علاقه و محبت امامان معصوم به او این بوده که وی بر خلاف بعضی از اسلاف
و بنیاعمام خود در مقابل امامان معصوم زمان خویش بسیار خاضع و خاشع و
اطاعت از ایشان را واجب میدانسته و سرپیچی نمیکرد. این یکی از ابعاد
بزرگ شخصیتی عظیم عبدالعظیم است که بروز و تجلی این روحیه، عرضه دین به
امام هادی (علیه السلام) است. هنگامی که عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) خدمت
امام هادی (علیه السلام) شرفیاب میشود، آن حضرت هنگامی که او را میبیند،
میفرماید: «مرحبا به تو ای ابوالقاسم؛ تو به حق دوست مایی». عبدالعظیم
عرضه میدارد که میخواهم دین خود را عرضه کنم تا اگر پسندیده است تأیید
فرمایید. حضرت اجازه میفرماید و عبدالعظیم عقاید خود را بیان میکند، سپس
امام میفرماید: «ابوالقاسم، به خدا این دین خداست که آن را برای بندگانش
پسندیده است؛ بر آن پایدار باش. خدایت در دنیا و آخرت بر آن پایدار
بدارد».(3) دیگر از افتخارات عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) فرمایش امام
حسن عسکری (علیه السلام) درباره شخصیت اوست که حضرت فرمود: «اگر عبدالعظیم
نبود، میگفتم هر آینه علی بن حسن بن زید بن حسن فرزندی از خود باقی
نگذاشت».(4) سرشارترین و حساسترین مقطع حیات عبدالعظیم (علیه السلام)،
دوران امام هادی (علیه السلام) بود که آخرین بار که به دیدار امام شرفیاب
شد، حضرت به او دستور داد که از عراق هجرت کند و به ری برود. علت این دستور
سختگیری خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر و شیعیان ائمه بود که کار را
به جایی رساندن که در دوره متوکل چندین بار مزار سید الشهدا (علیه السلام)
را ویران کردند. از این رو عبدالعظیم (علیه السلام) به دستور امام هادی
مخفیانه به ری هجرت کرد. در ری در منزل یکی از شیعیان ساکن شد ودر سرداب
خانه اقامت کرد. او روزها را روزه میگرفت و شبها را به نماز میایستاد و
گاهی اوقات از مخفیگاه خود بیرون میآمد و به زیارت قبر حضرت حمزه میرفت. آن
یادگار امام مجتبی (علیه السلام) تا آخر عمر در ری ماند و منشأ برکات
بسیاری برای شیعیان ائمه شد و بالاخره در 15 شوال سال 253 هجری قمری(5)
رحلت کرد. سه قول درباره نحوه درگذشت او در تاریخ وجود دارد: برخی مرگ
او را طبیعی دانسته، برخی دیگر آن را بر اثر زلزله برشمردهاند و در قولی
دیگر درگذشت وی به وسیله زنده به گور کردنش به وسیله دشمنان رخ داده.(6) شیخ
صدوق مینویسد: پس از درگذشت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) مردی بر
ابوالحسن علی بن محمد هادی (علیه السلام) درآمد. امام (علیه السلام) از او
پرسید کجا بودی؟ گفت: به زیارت حسین (علیه السلام) رفته بودم. فرمود:
«اگر قبر عبدالعظیم را که نزد شماست زیارت میکردی، چون کسی بودی که قبر حسین را زیارت کرده است».(7) پی نوشت: 1. عمده الطالب، ص49. 2. روضات، ج4، ص208. 3. امالی صدوق، مجلس 54. 4. عبدالعظیم حسنی، ص25. 5. الذریعه، ج7، ص169. 6. عبدالعظیم حسنی، ص64. 7. ثواب الاعمال، ص124.
|
|
دوشنبه 92 بهمن 14 |
نظر بدهید
|
|
|
زندگی نامه حضرت عبدالعظیم حسنی
|
|
حضرت عبدالعظیم حسنی (علیهالسلام)در چهارم ربیع الثانی سال 172
هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. ایشان فرزند عبدالله بن علی،از
نوادگان امام حسن مجتبی (علیهالسلام) است که نسبتش با چهار واسطه به آن
حضرت میرسد.[1] عبدالعظیم از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث
ائمه معصومین (علیهمالسلام) و نیز از چهرههای بسیار محبوب و مورد اعتماد
نزد اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) به شمار میرفت. دوران وی گرچه عصر
حاکمیت عباسیان و ایجاد خفقان و سختگیری نسبت به شیعیان بود, ولی مدافعان
دین و حافظان مکتب که روایات امامان را ثبت و نقل میکردند نقش عمدهای در
پاسداری و صیانت از فرهنگ والای اهل بیت (علیهمالسلام) داشتند و این
بزرگوار یکی از سنگربانان عقیده تابناک تشیع محسوب میشد که در حفظ و
انتشار سخنان ائمه اطهار (علیهمالسلام) سخت کوشا بود. ستایشهای فراوان
ائمه (علیهمالسلام) از وی, نشان دهندهی شخصیت والای علمی و معنوی وی
میباشد. « شیخ محمد شریف رازی» پیرامون ادب حضرت عبدالعظیم
(علیهالسلام) نسبت به ساحت ائمه معصومین (علیهمالسلام) چنین مینویسد: «
رفتار و عادت کریمانه حضرت عبدالعظیم(علیهالسلام) این بود که هر وقت وارد
مجلس حضرت امام جواد یا امام هادی(علیهاالسلام) میشد با کمال ادب و خضوع و
غایت حیا و تواضع در حالیکه دستهای خود را از ردا بیرون آورده بود،با
کمال ادب به محضر آن امام سلام میکرد و امام پس از جواب سلام، او را نزدیک
خود میخواند و در کنار خویش مینشاند؛ به حدّی که زانوی مبارکش به زانوی
مبارک امام میچسبید و امام کاملاً از احوال او سؤال میکرد که این موجب
غبطه دیگران میشد.»[2] شیخ صدوق «رحمت الله علیه» در کتاب «
کمالالدین» مینویسد: وقتی که حضرت عبدالعظیم (علیهالسلام) خدمت امام
هادی(علیهالسلام) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود،امام فرمودند: تو
از دوستان حقیقی ما هستی.[3] مؤلف کتاب «جنة النعیم» میگوید: شخصی به
نام ابا حماد رازی ـ از شیعیان و موالیان شهر ری ـ با وجود مشکلات آن زمان
به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت علی النقی (علیهالسلام) رسید و
مسائلی را پرسید. امام ضمن پاسخ به مسائل او فرمود:« ای ابا حماد! هر گاه
مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد،جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی
بخواه و سلام مرا به او برسان».[4] در فضیلت زیارت مرقد حضرت عبدالعظیم
حسنی(علیهالسلام) به این روایت بسنده میکنیم: مردی از اهل ری، خدمت امام
هادی(علیهالسلام) رسید. امام از او پرسیدند،کجا بودی؟ گفت به زیارت
سیدالشهدا(علیهالسلام) رفته بودم. حضرت فرمودند: بدانکه اگر قبر
عبدالعظیم حسنی(علیهالسلام) را زیارت کنی گویا حسین بن علی(علیهالسلام)
را زیارت کردهای.[5] امام رضا(علیهالسلام)خطاب به حضرت عبدالعظیم حسنی
چنین فرمودند: « ای عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو
که شیطان را به خودشان راه ندهند. آنان را به راستگویی و امانت داری و سکوت
و ترک مجادله در کارهای بیهوده و دیدار و توجه به یکدیگر سفارش کن،چرا که
اینها مایه نزدیک شدن به من است».[6]پی نوشت: ?[1]ـ امامزادگان ری ،ج 1،ص 78.. [2] ـ زندگانی حضرت عبدالعظیم (علیهالسلام)،ص?30. [3]ـ کمالالدین: ج 2، ص 51.? [4] ـ اختران فروزان ری،ص?37. [5]ـ کامل الزیارات،ص 324.? [6] ـ اختصاص، ص 247.?
|
|
دوشنبه 92 بهمن 14 |
نظر بدهید
|
|
|
میخندند...
|
|
برگرد که بر بهار ما میخندند...
یک عده به انتظار ما میخندند!
اللهم عجل لولیک الفرج
|
|
دوشنبه 92 بهمن 14 |
نظر بدهید
|
|
|
یا ابا صالح پس کی میایی؟؟؟
|
|
دیدن روی شما کاش میسر میشد..
شام هجران شما کاش که آخر میشد..
بین ما فاصله ها"فاصله انداخته اند..
کاش این فاصله با آمدنت سر میشد..یا ابا صالح المهدی
|
|
پنج شنبه 92 بهمن 3 |
نظر بدهید
|
|
|